کد مطلب:313704 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:199

نیز راجع به درب حرم مطهرش سروده اند


میان ماه بنی هاشم و مه تابان

تفاوت است ز حد وجوب تا امكان



مه سپهر شود گاه بدر و گاه هلال

ولی نمی رسد این بدر را دمی نقصان



مزین است، از آن ماه، عرصه ی غبرا

منور است، از این ماه، كشور ایمان



حریم اوست شفاخانه ی خدا كه ز خلق

در این مقام شود درد بی دوا درمان



نداشت رخصت پیكار از آن امیر دلیر

نبود عازم جنگ آن غضنفر غران



وگرنه حمله ی اول، ز تیغ خود دادی

به دشت كرببلا جنگ خصم را پایان



میان معركه اش هر كه دید با خود گفت

دوباره شیر خدا كرده روی در میدان



وفا نگر كه به یاد برادر و اطفال

برفت در شط و آمد برون لب عطشان!



هنوز نغمه ی والله لا أذوق الماء

به گوش دل رسد از او كنار آب روان



چه احتیاج به آب فرات آن كس را

كه تشنه ی لب او بود چشمه ی حیوان؟!



عدو جدا نتوانست سازدش ز حسین

اگر چه داشت به كف صد هزار تیغ و سنان



سرش به نیزه قفای سر برادر بود

كه خواست بشنود از او تلاوت قرآن



در اصفهان چوبه عشقش تهیه شد این در

ز سعی بانی و صنعتگران عالیشان



(صغیر) گفت به شمسی، برای تاریخش

به آستانه ی قدسش ملك بود دربان



نیز چه خوب سروده اند



گفتم این روضه ی عباس كه چو خور در نظر است

نام خورشید جهانتاب چرا پس قمر است



گفت چون نور قمر منعكس از خورشید است

این همه نور حسینی است كه در او جلوه گر است